انسان چگونه موجودی است که تاریخ حیات او سرشار از حوادثی مثل خشونتهای خانوادگی، قتل و جنگهای بیشمار است، چه اتفاقی در طول تاریخ افتاده که شاهد این میزان خشونتهای خانگی هستیم یا به عبارتی سادهتر، چه عوامل محیطی و اجتماعی سبب افزایش یا کاهش پرخاشگری درون نهاد خانواده شده است؟
روانشناسان اجتماعی، عمل پرخاشگری را رفتار آگاهانه تعریف میکنند که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی و روانی است. در واقع هدف آسیب رساندن به فرد مقابل است که این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد. در میزان بروز خشونت، عوامل زیادی تأثیرگذارند که از جمله مهمترین آنها فرهنگ منطقه اجتماعی که فرد در آنجا زندگی میکند و درد و ناراحتی ناشی از عمل پرخاشگری است. برای مثال در بعضی از فرهنگها اعتقاد بر این است که هنگام ارتکاب خشونت نسبت به قربانی، احساس خشونت و تمایل به خشونت کاهش پیدا میکند، در حالی که تحقیقات نشان داده خشونت، موجب خشونت بیشتر میشود. همچنین در تحقیقات ثابت شده پرخاشگری در خانوادههایی که ظرفیت ناکامی و طرز مواجهه با ناکامی به فرزندان آموزش داده نشده است، افزایش مییابد. برای درک دقیق به این مثال توجه کنید؛ شما باید برای انجام یک مصاحبه شغلی با خودروی خود رانندگی کنید. هنگام حرکت به سمت پارکینگ متوجه میشوید برای وقت ملاقاتتان اندکی دیر شده است. بنابراین شروع به دویدن میکنید. وقتی در پارکینگ میخواهید سوار خودرو شوید با ناباوری میفهمید که لاستیک خودرو پنچر است. وقتی جک و آچار را از صندوق عقب بیرون میآورید با خود میگویید اشکالی ندارد، ۲۰ دقیقه تأخیر خواهم داشت. بعد چرخ را باز میکنید تا چرخ زاپاس را جای آن قرار دهید که با تعجب متوجه میشوید لاستیک زاپاس هم پنچر است. در حالی که از شدت ناکامی به هیجان آمدهاید به سوی ساختمان محل زندگی خود میدوید و وارد اتاق میشوید. هماتاقی شما را میبیند که عرقآلود، کثیف و نامرتب ایستادهاید. بیدرنگ وضعیت را درمییابد و با شوخی میگوید: مصاحبه چگونه بود؟
خب روشن است در چنین شرایطی که دچار ناکامی شدید شدهاید، احساس پرخاشگری در وجودتان کمی شعلهور شود، اما نکته حائز اهمیت این است در خانوادههایی که این ظرفیت تحمل ناکامی را از کودکی در فرزندان خود پرورش دادهاند، تحمل این شرایط آسانتر از زمانی است که این ظرفیت شکل نگرفته است. خانوادهها باید از کودکی برخی از ارزشها را برای کودکان درونی کنند تا میزان خشونت و پرخاشگری کاهش یابد و این عمل بیمقدار به نظر بیاید. همچنین در خانوادههایی که میزان خشونتهای کلامی بالاست باید از فرزندان انتظار داشت که در بزرگسالی خود نیز این عمل را تکرار کنند، چون آنها با مشاهده و الگوبرداری این رفتارها را یاد گرفتهاند.
برای اینکه میزان خشونت در تمام فرهنگها و اقشار جامعه کاسته شود باید میزان همدلی را افزایش دهیم. همدلی پدیدهای مهم است و دقیقاً در نقطه مقابل پرخاشگری قرار دارد. احساس همدلی بر میل به پرخاشگری چیره خواهد شد، زیرا اغلب افراد برای اعمال پرخاشگری باید از قربانیان خود انسانیتزدایی کنند. با برخوردار بودن از خصوصیت همدلی، ارتکاب پرخاشگری مشکلتر میشود و گاهی جلوی آن را میگیرد.
*روانشناس و استاد دانشگاه